ایران پایتخت مد و پوشش اسلامی

مهد تمدن جهان
ایران پایتخت مد و پوشش اسلامی

بنام ایزد منان
ایران مهد تمدن بشریت وسعتی به اندازه تمام تاریخ و شوکتی جاوید دارد برگی باشیم از تاریخ ایران در امر مد و زیبایی و پوشش تا بمانیم برای آیندگان در راهی روشن با گامهایی استوار
مد و پوشش اسلامی ایرانی از منظر تاریخ
گذشته/حال/آینده

بایگانی
نویسندگان

 

                                                 

واژه مد (Fashion) واژه ایی فرانسوی است و در زبان فرانسه به معنی طرز، اسلوب، عادت، شیوه و سلیقه و باب روز آمده است. این واژه پس از جنگ جهانی اول، به دنبال نفوذ تمدن غرب وارد زبان فارسی شد. فرهنگ دهخدا مد را اینگونه تعریف می‌کند:

«مد لغتی فرانسوی به معنای روش و طریقه موقت است که طبق ذوق و سلیقه اهل زمان، طرز زندگی و لباس پوشیدن و غیره را تنظیم می‌کند. شیوة متداول و باب زمان در شئون زندگی اجتماعی را مد گویند.»2

دایرالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، مد را اینگونه تعریف می‌کند:

«مد عبارت است از شیوه‌های نسبتاً زودگذر کنش درآرایش شخصی یا طرز گفتار و بسیاری دیگر از رفتارها. تفاوت مد با رسم در آن است که بر خلاف رسم که دوام و دیرپایی ویژگی آن می‌باشد، مد تازه است و تبعیت از آن بیشتر به خاطر تازگی آن می‌باشد.»3

در جامعه شناسی، به رفتار جمعی نوظهور که به قدر رسم اجتماعی تثبیت نشده باشد، مد می‌گویند. پیدایش ظهور و افول مد، با همه سرعت آن معمولاً پنج مرحله زیر را شامل می‌گردد:

1) آفرینش و ایجاد مد 2) ارایه و معرفی مد 3) مردم پسند کردن مد، که این مرحله معمولاً با بمب باران اطلاعاتی و پرسش همه جانبه رسانه‌های جمعی صورت می‌پذیرد 4)تولید انبوه 5) پس از آنکه تقاضای جدید به اوج خود رسید، قوس نزولی تقاضا و زوال مد آغاز شد، با پیدایی مد جدید، مد قبلی از دور خارج می‌شود.

با توجه به اهمیت روز افزون مد و تأثیر بسیار زیاد آن بر فرهنگ عمومی جامعه و همچنین اهتمام به عناصر مثبت و منفی مدگرایی، باید به تولید نوگرایی و زایش مداوم فرهنگی آن اندیشید و در عین پاسخگویی به نیازهای بشری در زمینه پویایی، حقیقت جویی، زیباگرایی و کمال طلبی، سلیقه وی را در لباس و آرایش و طرز زندگی با نحوی متقارن با تعلقات فرهنگی و هویتی او بهبود بخشید.

 

ونوس جوی

 

لباس ملى

 آیا این لباسى که الان تن شماست، لباس ملى ماست؟ هندیها که لباسملى خودشان را دارند، ضررى کرده‌اند؟ آفریقاییها که لباس ملى خودشان را دارند، ضررى کرده‌اند؟ لباس ملى ما چیست؟ مى‌فرمایند کت و شلوار! آیا لباس ملى ما این است؟ لباس ملى شما این نیست؛ اشتباه مى‌کنید. کت و شلوار، لباسى است که آوردند تن ما کردند! البته من تعصبى روى کت و شلوار ندارم؛ من خودم گاهى که لازم باشد، کت و شلوار هم مى‌پوشم؛ در جبهه هم لباس فرم مى‌پوشیدم؛ ممکن است کاپشن هم بپوشم؛ اما یک ملت باید در این مسأله تعصب داشته باشد؛ یعنى یک روح ملى در این‌جاوجودداشته باشد. چند سال قبل در زمان ریاست جمهورى، من این قضیه را به دستگاهى محول کردم، اما نتوانستند؛

خیلى خوب، شما این را بیاورید در ذهن مردم مطرح کنید. مردم، مثل همین برادرى که گفتند کت و شلوار لباس ملى ماست - که اشتباه هم کردند - خیال مى‌کنند که واقعاً کت و شلوار لباس ملى ماست؛ این لباس ملى ما نیست؛ زور که نیست! این مثل آن است که از مردم شوروی بپرسند دین شما چیست؛ آنها هم بگویند مارکسیسم؛ چون هفتاد سال است که مارکسیسم در آن‌جا حاکم بوده است! آیا اسم این را مى‌شود دین گذاشت؟! یک پدیده‌ى ملى هم همین‌طور است. البته من نمى‌گویم شما بروید لباس جبه‌ى فلان عهد شاه‌وزوزک را به تنتان کنید؛ طرفدار آن‌طور مچل‌بازیها نیستم؛ اما ما طراح داریم، خیاط داریم، هنرمند داریم؛ بنشینند بر اساس همین سنتهاى گذشته، براى زنمان، براى مردمان، یک لباس درست کنند و آن را الگو قرار دهند؛ این کارها را مى‌شود کرد؛ منتها اگر شما امروز این کار را شروع کنید، بیست سال دیگر نتیجه خواهد داد. 

متن کامل

ونوس جوی

هنر، زبان رسایى دارد که هیچ زبانى به رسایى آن نیست. نه زبان علم، نه زبان معمولى و نه زبان موعظه، به رسایى

زبان هنر نیست. یکى از رازهاى موفقیت قرآن، هنرى بودن آن است. قرآن خیلى در اوج هنر است؛ فوق‌العاده است؛ 

واقعاً آنوقت مردم را مسحور کرد، والّا اگر پیامبر اکرم بدون زبان هنرى مى‌نشست با مردم همین‌طور حرف مى‌زد، البته

عدّه‌اى علاقه‌مند پیدا مى‌کرد؛ اما آن صاعقه، آن رعد و برق و آن توفان، دیگر به وجود نمى‌آمد. این هنر است که این

کارها را مى‌کند. آثار هنرى این‌گونه است.

 

متن کامل

ونوس جوی

 

 اشاره کردم به مسأله‌ى تقلید فرهنگى. البته تقلید فرهنگى خطر خیلى بزرگى است، اما این حرف اشتباه نشود با این‌که بنده با مُد و تنوع و تحول در روشهاى زندگى مخالفم؛ نخیر، مُدگرایى و نوگرایى اگر افراطى نباشد، اگر روى چشم و همچشمىِ رقابتهاى کودکانه نباشد، عیبى ندارد. لباس و رفتار وآرایش تغییر پیدا مى‌کند، مانعى هم ندارد؛ اما مواظب باشید قبله‌نماى این مُدگرایى به سمت اروپا نباشد؛ این بد است. اگر مدیست‌هاى اروپا و امریکا در مجلاتى که مُدها را مطرح مى‌کنند، فلان‌طور لباس را براى مردان یا زنانِ خودشان ترسیم کردند، آیا ما باید این‌جا در همدان یا تهران یا در مشهد آن را تقلید کنیم؟ این بد است. خودتان طراحى کنید و خودتان بسازید.

بنده زمان ریاست‌جمهورى در شوراى عالى انقلاب فرهنگى قضیه‌ى طرح لباس ملى را مطرح کردم و گفتم بیایید یک لباسملى درست کنیم؛ بالاخره لباس ملى ما که این کت و شلوار نیست. البته من با کت و شلوار مخالف نیستم؛ خود من هم گاهى اوقات در ارتفاعات یا جاهاى دیگر ممکن است کاپشن هم بپوشم؛ ایرادى هم ندارد؛ اما بالاخره این لباس ملى ما نیست. عربها لباس ملى خودشان را دارند، هندى‌ها لباس ملى خودشان را دارند، اندونزى‌یایى‌ها لباس ملى خودشان را دارند، کشورهاى گوناگون شرقى لباسهاى ملى خودشان را دارند، آفریقایى‌ها لباسهاى ملى خودشان را دارند و در مجامع جهانى هر کس لباس ملى خود را دارد؛ افتخار هم مى‌کنند. ما در جایى رئیس‌جمهورى را دیدیم که لباس ملى‌اش عبارت بود از دامن! مرد بزرگ، دامن پوشیده بود! پاهاى او هم لخت بود! یک دامن تقریباً تا حدود زانو، و هیچ احساس حقارت هم نمى‌کرد. با افتخارِ تمام در آن جلسه شرکت مى‌کرد؛ مى‌آمد و مى‌رفت و مى‌نشست. این، لباس ملى اوست؛ ایرادى هم ندارد. عربها با تفاخر، لباس ملى خودشان را مى‌پوشند - پیراهن بلند و چفیه و عقال - و ممکن است به نظر من و شما هیچ منطقى هم نداشته باشد؛ اما لباسِ آنهاست و آن را دوست دارند. من و شما که ایرانى هستیم،لباسمان چیست؟ شما نمى‌دانید لباس ما چیست. البته من نمى‌گویم طرح این لباس حتماً باید برگردد به لباس پانصد سال قبل؛ ابداً. من مى‌گویم بنشینید براى خودتان یک لباس طراحى کنید. البته الان این را از شما نمى‌خواهم؛ این را من در شوراى عالى انقلاب فرهنگى مطرح کردم. آن روز ما یک بخش دولتى را مأمور کردیم و گفتیم دنبال این کار بروید. یک کارِ مقدماتى هم کردند، اما آن را به جایى نرساندند؛ دوره‌ى ریاست‌جمهورى ما هم تمام شد! من مى‌خواهم بگویم اگر شما موى سرتان را مى‌خواهید آرایش کنید، اگر مى‌خواهید لباس بپوشید،

اگرمی خواهید سبک راه رفتن را تغییر دهید، بکنید؛ اما خودتان انجام دهید؛ از دیگران یاد نگیرید.

متن کامل

ونوس جوی